خاطره
نوشته شده توسط : بهزاد

دختر و پسر در تصویری عاشقانه

پشت دیوارر حیاط

تو سکوت خلوت شب

با صدای نم نم بارون

من در آغوش تو

تو در آغوش من

چه لحظه زیبایی بود تورا بوسیدن

اما زمان کوتاه بود

و یک روز در پشت دیوار حیاط تنها به انتظار نشستم

تکیه بر دیوار زدم و گریه کردم

چون تو دیگر در آغوشم نبودی

تا گرمای تو قلب سردم را دوباره زنده کند

ولی یک خاطره زیبا در پشت حیاط یک ویلا بر جای ماند





:: برچسب‌ها: خاطره , , , متن عاشقانه وعکس , , ,
:: بازدید از این مطلب : 678
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : یک شنبه 24 آذر 1392 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

/weblog/file/img/m.jpg
غزال در تاریخ : 1391/9/5/0 - - گفته است :
aliiiiiiiiiiiiiiiiiie


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: